پیشران‌های فناورانه برای بازآفرینی تصمیمات اقتصادی

اقتصاد ایران در آستانه دهه‌ای بحرانی، با انباشت مزمن ناترازی‌ها، تعمیق شکاف سرمایه‌گذاری، بحران اعتماد در سیاست‌های کلان و اختلال در سازوکار تخصیص منابع مواجه است. در چنین شرایطی، راهبردهای سنتی و سیاست‌گذاری‌های شهودی نه‌تنها توان پاسخگویی به پیچیدگی‌های موجود را ندارند بلکه گاه به بازتولید ناکارآمدی‌ها منجر می‌شوند.
کد خبر: ۱۵۱۰۴۵۲
نویسنده مبین خیاطی | پژوهشگر
 
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود، ضرورت گذار از اقتصاد تحلیل‌ناپذیر به اقتصاد داده‌محور و یادگیرنده است؛ و در این گذار، نقش فناوری‌های نوظهور به‌ویژه هوش مصنوعی کلیدی است. 
یکی ازضعف‌های مزمن نظام اقتصادی ایران، فقدان زیرساخت‌های داده‌ای منسجم، اشتراک‌گذاری بین‌نهادی داده‌ها و نبود سازوکارهای هوشمند برای تحلیل و تفسیر داده‌های اقتصادی است. این در حالی است که هوش مصنوعی به‌ویژه در قالب مدل‌های یادگیری ماشین، یادگیری تقویتی و تحلیل پیش‌بینی‌گر می‌تواند ساختار تصمیم‌سازی در اقتصاد ایران را متحول کند. 
برای مثال، پیش‌بینی‌پذیر کردن رفتار بازار ارز، تحلیل تقاضای انرژی، شناسایی الگوهای فرار مالیاتی، ارزیابی ریسک بانکی، مدل‌سازی رفتار مصرف‌کننده در بازارهای نهاده ومحصول وطراحی سناریوهای سیاستی چندمتغیره ازجمله کاربردهای اثبات‌شده هوش مصنوعی در سیستم‌های اقتصادی است که بسیاری از کشورهای نوظهور با موفقیت آن را به‌کار بسته‌اند. 
در بستر اقتصاد ایران که در آن اصلاحات ساختاری مانند آزادسازی نرخ ارز، هدفمندی یارانه‌ها، مالیات‌ستانی عادلانه و افزایش شفافیت مالی با موانع اجرایی و سیاسی متعددی مواجه است، فناوری‌های نوینی چون هوش مصنوعی می‌توانند نقش کاتالیزور ایفا کنند. به بیان دیگر، هوش مصنوعی نه‌تنها ابزار تشخیص و تحلیل است بلکه با خلق مکانیسم‌های هوشمند نظارت و اجرا می‌تواند به تقویت حکمرانی اقتصادی کمک کند. 
به‌عنوان نمونه: 
در حوزه یارانه‌های انرژی، با مدل‌سازی دقیق الگوی مصرف خانوارها، امکان بازتوزیع هدفمند و بدون اصطکاک یارانه‌ها وجود دارد. 
در نظام مالیات‌ستانی، الگوریتم‌های کشف تقلب می‌توانند فرار مالیاتی و تبانی بین نهادها را با دقت بالا شناسایی کنند. 
در بازار پول و سیاست‌گذاری ارزی، استفاده از مدل‌های پیش‌بینی بر پایه شبکه‌های عصبی می‌تواند در کنترل نوسانات غیراصولی و تعیین نرخ‌های هدف‌گذاری‌شده مؤثر باشد. 
البته بهره‌گیری ازظرفیت‌های هوش مصنوعی بدون توجه به ملزومات زیرساختی و نهادی ممکن نیست.ضعف درحاکمیت داده، نبود استانداردهای تبادل و کیفیت داده، غیبت ساختارهای امنیتی و اخلاقی در به‌کارگیری مدل‌های هوش ‌مصنوعی و شکاف میان نهادهای پژوهشی و اجرایی از موانع اصلی این مسیر است. بدون رفع این چالش‌ها، حتی پیشرفته‌ترین مدل‌های هوش مصنوعی نیز به خطا خواهند رفت و حتی می‌توانند سیاست‌گذاری را منحرف کنند.درنهایت، برای عبور از وضعیت فعلی دیگر نمی‌توان به شهود و تزریق منابع مالی به‌عنوان نسخه‌های نجات‌بخش بسنده کرد. آینده اقتصاد ایران وابسته به هوشمندسازی فرآیند تصمیم‌سازی، نوسازی زیرساخت‌های داده‌ای و نهادینه‌سازی استفاده از فناوری‌های تحلیلی پیشرفته از جمله هوش مصنوعی است. تنها با این نگاه است که می‌توان اصلاحات اقتصادی را پایدار، سیاست‌ها را واقع‌گرایانه و جامعه را در مسیر امید و ثبات اقتصادی هدایت کرد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها